بنام خالق هستی
بی تردید آلودگی هوا و آلودگی صوتی تهدیدی جدی برای سلامتی موجودات میباشد و عوارض آن متوجه همه افراد آن جامعه میگردد . هدف از اجرای طرحی که خدمتتان ارائه میدهم در درجه اول نجات کودکانی است که پاک و معصومند و هیچ سلاحی برای مقابله با این معضل ندارند . البته طرحی که بنده آنرا سلامت شهر نامیده ام بنفع کسانی که با آن مخالفت هم بکنند هست و این گروه زمانی که اثرات آنرا روی هوای شهر و جامعه ببینند بی شک نظرشان تغییر خواهد کرد . این طرح سادگی طرح زوج و فرد را ندارد و در نگاه اول کمی پیچیده بنظر میرسد اما چنانچه با دقت مطالعه شود زیاد هم مشکل نیست و از همه مهمتر اینکه عدالت درآن بخوبی رعایت شده و حق کسی ضایع نمیگردد . از آنجایی که هدف، تردد کمتر خودروهاست بنابراین میطلبد که تدبیری تازه اندیشید . این طرح شامل پنج بند میباشد که تمامی آنها یک مجموعه را تشکیل میدهد و چون بعضی افراد حوصله بخاطر سپردن آنرا ندارند تا جا افتادن آن در جامعه همکاری رسانه ها را که نمیتوانند نسبت به این مهم بی تفاوت باشند ، میطلبد . طبیعیست که همزمان با اجرای این طرح که زمان آنرا شروع سال آینده میدانم مسئولین اقدامات لازم را برای سهولت تردد مسافران با وسائل عمومی انجام داده و فرهنگ دوچرخه سواری را با قوانین تازه ای از قبیل حق تقدم و حق عابر پیاده ، که برای آنها در نظر گرفته میشود ترویج کنند . البته لازم به ذکر است که انتخاب مدل دوچرخه های منطقه هشت اشتباه محض بود و شاید بتوان آنها را برای خانمها در نظر گرفت .
به امید روزی که همه از هوای پاک لذت ببرند و شاهد ناهنجاریهای بیشتر در جامعه نباشیم .
ارادتمند شما : علیرضا قاسمی راوندی
ادامه دارد ....
مشرح برنامه و هدف از اجرای آن
خوب بیاد دارم که خانمی در برنامه سیمای خانواده درس خیاطی میدادند بعد از آن، خانم مجری گفتند منکه یاد نگرفتم امیدوارم بینندگان یاد گرفته باشند .
خیاطی ریزه کاریهایی دارد که هر مربی بدون توضیح آنها نمیتواند هنرجویان موفقی داشته باشد . غیر از آن اکثر مربیان مبحثی را که آموزش میدهند خودشان تجربه نکرده اند یااینکه درک لازم را برای آموزش کسب نکرده اند.
البته در کنار اینگونه مباحث لازم است پیچیدگی متدهای خارجی را هم اضافه کرد .بنده شاهد موارد زیادی ضرر و زیان تولید کنندگان بوده ام که بدلیل نقص در تولید خسارتهای بسیاری را متحمل شده اند . دوست برشکاری داشتم که بعد از مدتها ایشان را در تاکسی ملاقات کردم، پرسیدم کجا کار میکند، گفت: دیگر کار نمیکند و دلیل آنرا هم اشکال در متد متریک که با آن کار میکرد مطرح کرد .
در گذشته اشخاصی بودند که به خیاطی علاقه زیادی داشنتد اما با آموزشهای غلط نه تنها علاقه خود را از دست دادند بلکه تنفر جای آنرا گرفت و این حالت به فرزندانشان هم منتقل شد و این قسمت زیبای زندگی خلعی بود که بوجود آمد در حالی که میتوانست در رشد و شکوفایی شخصیت هر کس مثمر ثمر واقع شود .
هدف بنده گذشته از اینکه سامان دادن به این ناهنجاریها و جایگزین کردن روش پارسی بجای متدهای خارجیست بلکه علاقه مند ساختن دختران و پسران در منزل به خیاطی است و با هنری که می آموزند میتوانند کسب درآمد داشته و عده ای نیز خیاطی را شغل آینده خود قرار دهند .
برنامه ای را که در ذهن خود دارم و قصدم این است که آن برنامه زنده باشد به این دلیل است که می خواهم علاقه مندان همزمان با بنده خیاطی کنند ( البته این علاقه را در ذهن آنان بوجود خواهم آورد ) و قصد دارم نام برنامه را هم ( با هم خیاطی کنیم ) بگذارم . البته جذابیت هر چه بیشتر برنامه ، ارتباط مردم و طرح سؤالهایشان با پیامک و یا تلفن خواهد بود و پیشنهاد آموزش چند مدل لباس وانتخاب یکی از آنها توسط پیامک که در مورد برنامه های آموزش آشپزی هم انجام میشود ، زیبایی آموزش خیاطی را صد چندان خواهد نمود .
با توجه به اینکه بعد از آخرین تدریس ناهماهنگ و ضعف فیلم برداری در شبکه آموزش نسل تازه ای پدید آمده و اینکه قصد دارم مخاطبین سنین کمتر داشته باشم و میخواهم آموزش را از ابتدا شروع کنم ، شبکه یک را پیشنهاد میکنم یکی بخاطر مهم تر جلوه دادن برنامه دیگر برخورد نا مناسب گروه جدیدی که به شبکه آموزش آمدند . هر چند گروه قبل به منافع خود میاندیشیدند ، برخوردشان حرفه ای تر بود . با توجه به اخبار تازه ای که در مورد کارآفرینی پخش شده گمانم بهترین زمان برای پخش این برنامه است گذشته از این با بالاتر رفتن سن و سالم ممکن است حضور ذهن و طراوت خود را برای آموزش از دست بدهم . در انتظار تصمیمات روشن بینانه جنابعالی علیرضا قاسمی راوندی
سلام و عرض ادب خدمت تهیه کننده محترم جناب آقای سبتیک و خانم سجادی
بعد از انقلاب اسلامی و گرفتن دیپلم احساس میکردم باید تن به کار عملی داد در اندک زمانی با دوخت آشنا شدم و بصورت چرخکاری مستقل مشغول کار شدم زمانیکه خواستم برشکاری را بیاموزم متوجه شدم که باید یکی از روشهای خارجی مانند گرلاوین انگلیسی یا متد فرانسوی یا متد متریک یا متد ایتالیایی یا متد مولر آلمانی را برگزینم البته متدهای خارجی دیگری هم مانند متد روسی بود که کمتر آموزش داده میشد در اینجا لازم است یادآوری کنم که بعدها در جایی خواندم که حدود 50 متد خارجی در دنیا داریم . مطلبی که مرا ترغیب کرد تا این مطالب را بنویسم احساسی بود که در آن زمان داشتم ، با خودم میگفتم چرا ما با داشتن یک تمدن کهن نباید برای خودمان یک روش خیاطی داشته باشیم و مهمتر از آن حالا که انقلاب کرده بودیم و پرپر شدن دسته گلهای زیبایی را از نزدیک دیده بودیم احساس مسؤلیت هم میکردم اما نه آن موقع تصورش را میکردم و نه اکنون با وجودیکه همه باورشان شده یک روش ایرانی بنام روش پارسی هم داریم باور میکنم که چنین کاری کرده باشم زیرا اعتقاد دارم که این فقط خواست خدا و اراده او بود راهی که پیش پایم گذاشت آشنایی با تدریس مرحوم استاد قدوسی بود طی این سالها روش ایشان را که نتیجه تلاش خودشان و احتمالاً دو خانم دیگر بود کامل کردم و حدود 50 درصد مطالب جدیدی هم به آن اضافه نمودم و زمانی که احساس کردم کامل شد تصمیم گرفتم نام پارسی را برای آن در نظر بگیرم که با تفکیک حروف کلمه پیوند راوندی و قدوسی هم معنا میداد . شبکه دو که آموزش می دادم طبق قرار لفظی جلسه ای پنج هزار تومان بابت هر برنامه پرداختند اما دو هزار تومانی که بابت استفاده از مکان و هزینه های مربوطه بود را پرداخت نکردند اما چون آموزشها کوتاه بود ، هنرجویانی برای آموختن مراجعه میکردند و درآمد نسبی داشتم اما برای شبکه آموزش 120 قسمت برنامه نوشتم که گفتند برای 47 قسمت که 1200 دقیقه میشد دقیقه ای دوهزار تومان میپردازیم که بعداً گفتند بودجه نداریم و یکمیلیون و نیم بیشتر نمیتوانیم بدهیم البته منکه نظرم چیز دیگری بود بلافاصله قبول کردم آنها با وجود استقبال مردم طی هفت دوره برنامه ها را پخش کردند . اما اخیراً شنیدم که گفتند آن گروه بدلیل تخلف در مسائل مالی حذف شدند و گفتند حق شما دقیقه ای بیست هزار تومان بوده و به شما حدود هزار تومان داده اند و گفتند می توانی به دفتر بازرسی شکایت کنی . برای گروه جدید بخواست خودشان برنامه ای نوشتم که بعد از گذشت چند ماه پاسخ درستی ندادند . در همان زمان شخصی که در برنامه بود و با وجود رفتار زشتی که در مدت ضبط برنامه داشت آرزو میکردم که او هم با گروه قبلی حذف شده باشد تماس گرفته و گفت گویا برنامه ای نوشته بودی و رد کردند هنوز نظرات مردم که را بررسی میکنیم برنامه شما را میخواهند و میخواهیم دو برنامه 30 قسمتی بسازیم ایشان صحبت از جبران خسارت ،پول زیاد ، خواست هر عنوانی را هم در برنامه کردند اما با وجود خاطره تلخی که از ایشان داشتم نپذیرفتم و گفتم حاضر به همکاری نیستم و چنان ناراحت شدم که برنامه ام را هم از شبکه گرفتم . اکنون تجربه زیادی در ضمینه آموزش دارم و بتازگی تاریخچه پیدایش چرخ خیاطی را حفظ کرده ام که گمان میکنم شروع خوبی باشدو احساس میکنم چنانچه مردم با ارسال پیامک حضور خود را برای آموختن اعلام کنند جذابیت برنامه بیشتر خواهد شد و در ادامه می توان به همان طریق نظر آنان را برای انتخاب مطالب آموزشی هم جویا شد . البته سؤال برای کسانی که برنامه هایم را دنبال کردند بسیار وجود دارد زیرا خودم خوب میدانم که بدلیل زمان محدودی که در اختیارم گذاشتند مجبور به حذف چه مطالبی شدم . در نهایت بفکر مردم محرومی هستم که امکان تردد و وضعیت مالی خوبی برای هزینه های آموزشی ندارند و از این طریق میتوانند به اقتصاد خانواده خود سامانی دهند .
البته این نامه را حدود دو سال قبل که آنها تهیه کننده برنامه بودند نوشتم و خانم سجادی هم با ضبط و پخش برنامه موافقت کردند اما چون مانند شبکه سه گفتند : ما هیچ وجهی غیر از هزینه آژانس نمیتوانیم بدهیم ، نپذیرفتم .
بهترین راه برای صرفه جویی در مصرف نان پخت صحیح آن است . معلوم نیست که چرا راه حلهای به این سادگی هیچگاه مورد استفاده قرار نمیگیرند و مردم مظلوم برای همیشه باید با این قبیل مشکلات دست و پنجه نرم کنند ، یا با شاطر و نانوا درگیر شوند و یا این ناراحتی را در عمق جان خود فرو برند .
بهترین راه برای از بین بردن این معضل دادن گواهینامه پخت به هر شاطر و نانواییست که در مجاورت تنور قرار میگیرد . درست مانند گواهینامه رانندگی . این طرح باید از مدتی قبل به تمام نانواییها ابلاغ شود و مکانهای هم برای امتحان آنها مشخص شود و یا اینکه این امتحان توسط یک کارشناس خبره در یکی از نانواییهای محله برگزار شود که صد البته آموزشگاههایی هم لازم است تاسیس شود .
کمترین اهمیت این قضیه این است که نانواها سعی در پخت بهتر نان میکنند .
دیروز که به یک نانوایی بربری رفتم ملاحظه کردم که نزدیک ده عدد نان از تنور قبل مانده که نیمی از آن سوخته و نیم دیگر آن خمیر است و با این وجود هیچکس حاضر به خریدن آنها نبود و همه منتظر نان از تنور جدید بودند . البته گاهاً کسی پیدا میشد و بدلیل نداشتن وقت یکی از آنها را میبرد اما در اینجا مسعله فروش نان نیست و مسعله اصلی اتلاف وقت و ضایع شدن نان است . البته من که بسیار ناراحت شده بودم شروع به اعتراض و مشاجره با آنها کردم و حتی به شاطر گفتم که آمریکا و اسرائیل خیلی از این کیفیت نان شما خوشحال میشوند و شاطر گفت که این مسعله چه ربطی با آنها دارد که در پاسخ شاطر گفتم که این خود یک نوع ضربه زدن به اقتصاد کشور است . بهر حال مردم حاضر هم با من همصدا شده بودند و هر کس چیزی میگفت و چون شاطر اتحاد ما را دید دیگر جرات نکرد به بنده چیزی بگوید وگر نه بدشان نمیآمد که با من درگیر شوند .
دومین مورد صرفه جویی در نان نحوه ی نگه داری آن است . اگر مقدار نانی که تهیه نمودید بیش از مصرف روزانه است اضافه آنرا پس از خنک شدن در یک کیسه تمییز قرار داده هوای آنرا خارج نموده ، لبه ورودی آنرا پیچانده و در جا یخی یخچال و یا در فریزر قرار دهید دقت کنید که درب کیسه را گره نزنید تا بتوانید با خشک کردن آن ، چند بار دیگر هم از آن استفاده کنید . این نان را چند ساعت قبل از مصرف از محل یخ زدگی درآورده و در همان کیسه داخل سفره قرار دهید تا رطوبتی که مربوط به نان میشود به خوردش برود تا دوباره تازه و قابل استفاده گردد . البته بهتر است که قسمتهای خوب نان را فریز کنید بعنوان مثال ما دو طرف نان بربری را زودتر مصرف کرده و قسمتهای میانی آنرا که پخت بهتری دارد در جایخی یخچال قرار میدهیم و سعی هم میکنیم زمان آن طولانی نشود و هر چه زودتر نان فریز شده را مصرف کنیم .
شما هم اگر مطلبی بنظرتان میرسد اضافه کنید و اگر سکوت اختیار کنید احساس میکنم پاک ناامید شده اید و تلاشی برای بهتر زیستن ندارید و آنگاه دیگر برای که و برای چه بنویسم ؟؟!!
.: Weblog Themes By Pichak :.